*بهار...آرامش ...خوشبختی*

چه دعایی کنمت بهتر از این که خدا پنجره باز اتاقت باشد

*بهار...آرامش ...خوشبختی*

چه دعایی کنمت بهتر از این که خدا پنجره باز اتاقت باشد

دل نوشته

روزی مجنون از روی سجاده شخصی عبورکرد

مرد نمازش را شکست وگفت....

مردک درحال رازونیازبا خدا بودم برای چه این

رشته را بریدی..

مجنون لبخندی زد وگفت..

عاشق بنده ای بودم وتورا ندیدم توعاشق خدا بودی

چطورمرا دیدی......

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.